داستان کوتاه جنون شاعر بخش مسابقه

داستان کوتاه جنون شاعر به نوسندگی مهشید دالوند

” اپیزود اول “
رضوان: عاشق شده بود
علیرضا: ھمین؟!
رضوان: ھمین کمھ؟
علیرضا: خیلیم نیستا!
رضوان: تو نمیفھمی!
علیرضا: تو میفھمی؟
رضوان: میفھمم ولی درک نمیکنم!
علیرضا: مگھ فرقیم داره؟
رضوان: حالیت نیست!

” اپیزود دوم “
پریا: زمزمھ یک ترانھ_ یک شعر_ نثر_ ھرچیزی!
متین: قرصتو بخور پری.
پریا: تکرار ھمان شعر…
متین:نخوری باز سرت درد میگیره.
پریا: شعر…
متین:پری؟
پریا: شعر…
متین: پریا!

پریا: شعر…
متین: بھ درک. نخور تا از سردرد بمیری! نصفھ شب نالھ کردی نکردیا!
(سکوتصدای در بستھ شد کھ خبراز رفتن متین میدھد)

پریا: وقتی رفتی اندوه ماند و اندوه. از پاره ابرھای ھجر باران شوق میبارید و این تکھ گوشت افتاده در قفس، قفسھ سینھ ام را آتش میزد و من ذوب میشدم و پروانھ ھا نھ، فرشتھ ھا حیرت می کردند و این وقتی بود کھ ھنوز دست ھات انگشتانم را نبوییده بودند…

” اپیزود سوم ”

ساسان: چشماش رنگ آسمون بود…سیاھھ سیاه! اونقدر سیاھیش غلیظ بود کھ آدم میترسید زل بزنھ تو نگاھش! سیاه بود و زلال! شاعر بود… وقتی دلش میگرفت یا میترسید مدام زیرلب شعر میگفت، ترانھ میخوند! رابطمون یھ رابطھ یکی دوروزه نبود کھ… سال ھا بود میشناختیم ھمو!

” اپیزود چھارم “

رضوان: متین میگھ ھر روز حالش داره بدتر میشھ! علیرضا: ولی من ھنوز نفھمیدم چرا؟ متین میگھ قرصاشو ھم نمیخوره!
_ واقعا فقط عاشق شده؟ یعنی ھیچ دلیل دیگھ ای نداره؟
_ متین میگھ وقتی خوابھ از سردرد نالھ میکنھ وقتیم بیداره مدام شعر میخونھ…
_ اصلا بھ حرفام گوش میدی؟
_ مگھ تو بھ حرفای من گوش میدی؟
_ من تا نفھمم چی بھ چیھ کھ نمیتونم اظھار نظرکنم کھ…!
_ ده بار توضیح دادما…خودتم کھ دیدیش!
_ من چی دیدم؟ یھ دختر با لباس سفید کھ گوشھ حیاط ایستاده و زل زده بھ دستاش…مدامم
زیرلب با خودش حرف میزنھ!

_ جای تیغھ!
_ چی؟
_ بھ جای تیغ رو دستاش نگاه میکنھ!
_ بس کھ با این رفیقای خل و چلت گشتی روانی شدی…
_ مواظب حرف زدنت…
_ دیگھ نمیری اون تیمارستان کوفتی! اسم پریا رو ھم نشنوم دیگھ!

داستان کوتاه جنون شاعر

” اپیزود پنجم “
ساسان: بد نبود…من خیلی دوسش داشتم… اصن عاشقش بودم…عاشق خنده ھاش…عاشق
مھربونیاش… عاشق شعراش! من فکر میکردم چون دوسش دارم ھمیشھ اول شعراشو واسھ
من میخونھ!
اما بعدش…

داستان کوتاه جنون شاعر به نویسندگی مهشید دالوند


” اپیزود شش “
پریا: عشق ھیچوقت از بین نمیره! فقط کمرنگ میشھ…خیلی کمرنگ! اونی کھ میگھ عشق
زود میاد زودم میره، مطمئنا عاشق نشده عشق زود میاد، یھو میاد…اما ھیچوقت نمیره!
ھمیشھ میمونھ! اونی کھ میگھ بھش فکر نمیکنھ دروغ میگھ! ھمین کھ اسمشو فراموش نکرده
و ھنوز توی ذھنشھ یعنی ھموز بھش فکر میکنھ!

” اپیزود ھفتم”
متین: بھش گفتم بھش فکر میکنی؟ چیزی نگفت! گفتم بس کھ بھش فکر میکنی دیوونھ
شدی… انداختنت اینجا! زندونیت کردن! گفت بھ کی فکر میکنم؟ داد زدم گفتم دروغ نگو
فکر میکنی…زندگیتو خراب کرده اما ھنوز دوسش داری!…یھو جیغ زد…داد زد… گفت
وقتی میگم فکر نمیکنم یعنی فکر نمیکنم… میدونی چی گفت؟ گفت الان سیصد و نود و یک
روزه کھ فراموشش کردم و بھش فکر نمیکنم!… تنم لرزید.

” اپیزود ھشتم”
علیرضا: بعدش چی؟
ساسان: بعدش فھمیدم برام میخونھ چون مخاطب شعراش منم! ھمون موقع فاصلھ گرفتم!
نمیدونستم اینطوری میشھ…
_ الان کجاست؟
_ بیمارستان روانی! ھیچی نمیگھ فقط شعر میخونھ، پرستارا اسم بیماریشو گذاشتن جنون
شاعر!
_ تو کھ دوسش داری پس چرا…؟!
(سکوت )
_ یھ عشقِ بد موقع بود… وقتی فھمیدم پریا دوسم داره کھ…
_ پریا؟؟؟؟؟؟!
_ من زن داشتم!!!

اینستاگرام بازینام


بازینام

وب سایت بازینام | بازینام مجله فرهنگ ، ادب و هنر |

8 دیدگاه

امیرمحمدحسنوند · اسفند ۲, ۱۳۹۹ در ۱:۵۳ ق٫ظ

قشنگ بود.خوشحال که روز به روز پیش رفت میکنی

فاطمه حسینی · اسفند ۲, ۱۳۹۹ در ۳:۳۳ ق٫ظ

خیلی قشنگ بود و آدم جذبش میشه و نمیتونه ناتمام ولش کنه و ذهنه ادم رو مشغول میکنه طوری که دغدغه ادم میشه تا اخر خوندنش و فکر کردن بهش
به خاطر پیشرفت ها و موفقیت هات برات خوشحالم

مریم دالوند · اسفند ۲, ۱۳۹۹ در ۸:۲۰ ب٫ظ

عااااالی بود عزیزدلم

Mrym · اسفند ۳, ۱۳۹۹ در ۱:۱۷ ق٫ظ

واقن عالی :)من ک محو نوشته ها شدم…تو همیشه عالی دردت بجونم واقن تو همه چی بی نظیری افتخار من😍❤️موووفق باشی قلبم بازم بدرخشی

هادی توسلی · اسفند ۳, ۱۳۹۹ در ۱:۲۳ ق٫ظ

واقعا عالی بود ،ایشالله موفقیت های بیشتر و بیشتر ❤💙

آصفه حسن زاده · اسفند ۵, ۱۳۹۹ در ۴:۰۴ ب٫ظ

سلام. قشنگ بود

شیرین رشنو · اسفند ۵, ۱۳۹۹ در ۴:۴۴ ب٫ظ

بسیار تاثیر گذار و کامل و مختصر،بیان یکی از ابعاد حقیقی عشق

نفس دالوند · اسفند ۶, ۱۳۹۹ در ۲:۰۶ ق٫ظ

دنیا با هنرمندان زیباست. واقعا یک هنرمند خوش ذوق با استعداد ک کلمه ای ب وسعت دریا《عشق》رو باقلم زیبا ب تصویرکشیده.خانم دالوندعزیز ازصمیم قلب براتون بهترین هارو آرزومندم. سپاس فراوان

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *