مشتری و یک فروش موفق

مجموعه مقالات فروش موفق و اصول بازاریابی | نفوذ در ذهن مشتری فصل چهارم

برترین فروشندگان خود را بیشتر از یک مشاور می بینند تا یک فروشنده برای مشتری.
آنها خود را راهنما ، کمک کار ، یاور و دوست مشتری خود می دانند . آنها بیشتر از هر چیز دیگری ، خود را مشکل گشا می دانند شاید مهم ترین عامل تعیین کننده در این که شخص از شما خرید می کند یا نه ، این باشد که  وی چه فکر و احساسی درباره شما دارد. در بازاریابی به آن جایگاه می گویند . جایگاهی که شما در قلب و ذهن مشتری دارید با واژگانی تعیین می شود که مشتری به هنگام فکر کردن درباره شما و تعریف از شما ، در غیابتان و پیش دیگران ، به کار می برد. از ده ها هزار مشتری پرسیده شد که نسبت به برترین فروشندگان که به آنها جنس می فروشند ، چه فکر و احساسی دارند ، پاسخ مشترکی که اکثر آنها دادند این بود که آنها بهترین فروشندگان را بیشتر مشاور خود می دانند تا فروشنده از آنها به عنوان منبعی با ارزش از دانش و اطلاعات در زندگی شخصی و تجاریشان یاد می کنند .آنان به این افراد حرفه ای در دادن توصیه های درست در حوزه محصولات یا خدمات تخصصیشان اعتماد داشتند. به مجرد اینکه مشتری شما را مشاور و دوست خود بداند ، هرگز از شخص دیگری خرید نخواهد کرد . حتی اگر تفاوت جزئی در قیمت و کیفیت محصول یا خدمات مشاهده کند

در اوایل کارم یک اصل روانشناسی حیرت انگیزی کشف کردم ، فهمیدم که مردم به همان اندازه شما را قبول دارند که شما خود را نزد خود قبول دارید . هرگونه خود را معرفی کنید ، مردم بحثی درباره آن ندارند ، ولی بعد برخورد شما را زیر نظر می گیرند تا مطمئن شوند آنچه شما درباره خود می گویید با نحوه ی برخوردتان با یکدیگر هم خوانی دارد؟ مثلا اگر شما به من بگویید که (( همیشه وقت شناس )) هستید من حرف شما را قبول میکنم ، بعد برخورد شما را زیر نظر می گیرم تا ببینم چقدر وقت شناس هستید . اگر برخورد شما با ادعایتان همخوانی داشته باشد ، پس به درستی حرف شما پی می برم .

زمانی که اصل مشاور بودن را آموختم ، تصمیم گرفتم به سرعت آن را بکار ببندم . تا آن زمان که خودم را فروشنده معرفی میکردم که نتایج و دانش های گوناگونی از خریداران بالقوه میدیدم . در اولین قرار ملاقات بعدی به خریدار بالقوه ام گفتم (( از اینکه وقتتان را در اختیارم گذاشتید متشکرم ، راحت باشید ، من نیامده ام اینجا که چیزی بفروشم ، من خودم بیشتر از یک مشاور می دانم تا یک فروشنده و کل چیزی که می خواهم این است که چند سوال از شما بپرسم که بدانم آیا شرکت من می تواند به نحوی مقرون به صرفه به شما کمک کند یا نه ؟ بازهم می گویم من یک مشاور هستم  تا یک فروشنده از همان بار اولی که خود را مشاور معرفی کردم ، خریداران و مشتریان رفتار متفاوتی با من داشتند . آنها من را به نوشیدن انواع نوشیدنی یا حتی صرف ناهار در بیرون دعوت می کردند. آنها با دقت خیلی بیشتری به من گوش می دادند و وقتی از احتیاجاتشان می پرسیدم خیلی راحت تر جواب می دادند . با میل و رغبت بسیار بیشتری از من خرید می کردند و به دوستان و همکاران خود نیز پیشنهاد می دادند از من خرید کنند در آن زمان من تنها ۲۲ سال داشتم

از حالا به بعد خود را مشاور بدانید . مثل یک مشاور راه بروید ، حرف بزنید و برخورد کنید ، با لباس مرتب و ظاهری آراسته به مسیر فروش قدم بگذارید گویی که در رشته خود یک راهنما و مشاور قابل و کاردان با حقوق بالا هستید ، البته که این گونه نیز هستید . وقتی مردم از شما می پرسند کارتان چیست ، با افتخار به آنها بگویید من مشاور فروش و بازاریابی هستم

ذهن مشتری

من این اصل را مدتی نه چندان دور به مدیر یک شرکت مصالح پشت بام (( ایزوگام )) پیشنهاد دادم او از این ایده خوشش آمده کارت ویزیت فروشندگانش را جمع کرد و آنها را با کارت های جدیدی که نوشته (( مشاور پوشش بیرونی ساختمان )) روی آنها چاپ شده بود ، عوض کرد . مدتی بعد به من گفت ظرف مدت سی روز کل فضای  شرکت تغییر کرد . رفتار فروشنده ها با یکدیگر متفاوت شده بود ، و چون خود را مشاور می دانستند با مشتریانشان نیز برخورد متفاوت داشتند . در اولین ماه پس از  تغییر ، فروششان ۳۲ % افزایش یافت

(( نخستین قانون روانشناسی تصویر ذهنی را به خاطر بسپارید ، به همان شخصی تبدیل می شوید که در ذهن می پرورانید )) تصویر ذهنی شما ، تصویری که از خود در درون دارید ، تعیین کننده نوع برخورد شما در بیرون است . بهترین جایگاهی که می توانید در بین مشتریان و خریداران بالقوه داشته باشید جایگاه یک کارشناس و صاحب نظر در زمینه تخصصیتان است . در مقام یک مشاور ، مشتریان چشم به شما دارند که توصیه هایی ارزشمند به آنها بکنید تا آنها برای بردن سود و بهینه سازی کار و زندگی خود استفاده کنند . وقتی مثل یک مشاور راه می روید ، حرف میزنید و عمل می کنید ، خودتان را از کسانی که خود را فروشنده می بینند ، جدا و حرکت خود را به سمت پیوستن به آن ۱۰ % اول رشته خود ، آغاز کرده اید

تمرین عملی : از این لحظه به بعد خود را مشاور در رشته خود برای شرکت خود بدانید . به جای  تلاش برای فروش محصولات پرسش های مناسبی درباره برنامه امروز مشتری بکنید و به دنبال راه هایی باشید که به آنها کمک کند تا با محصولی که می فروشید به اهدافشان برسند . خود را در مقام یک مشاور برای مشتری جا بیاندازید ، برای مشتری و با مشتری کار کنید و با توصیه های خود مسیر درست را به وی نشان دهید . بهتر از همه خود را یک             مشکل گشا برای مشتری جا بیاندازید . مشکلات مشتری را بررسی کنید و ببینید کدام یک از مشکلات بهترین راه حلش استفاده از محصولات یا خدمات شماست . سپس به وی نشان دهید که چقدر برایش بهتر خواهد بود از محصول شما استفاده کند

تهیه و تدوین : مهدی اسماعیلی
اینستاگرام بازینام


بازینام

وب سایت بازینام | بازینام مجله فرهنگ ، ادب و هنر |