داستان های صوتی کودکانه

داستان های صوتی کودکانه مناسبت ترین راه برای آشنایی با کتاب و کتاب خوانی

داستان های صوتی کودکانه داستان های صوتی کودکانه علاوه بر ایجاد سرگرمی برای کودکان می تواند آنهارا رابا ادبیات دنیا ، واژه ها و کلمات و درس های آموزنده آشنا کند. از دوران قدیم قصه و قصه گویی برای کودکان و حتی برای بزرگسالان نیزبه عنوان یکی از شیرین ترین ادامه مطلب…

داستان کوتاه مروارید +1

داستان کوتاه مروارید| نویسنده: عادل دولتشاهی | بخش مسابقه هشتمین جشنواره دیالوگ

داستان کوتاه مروارید | بخش مسابقه داستان کوتاه مروارید به نویسندگی عادل دولتشاهی در روزهای خیلی خیلی دور، روی یک تپه شنی، روبه‌روی خلیج فارس، مروارید با خاله‌اش زندگی  می‌کرد.خانه‌ی آنها کوچک بود ولی برای دو نفر کافی به نظر می‌رسید. مروارید عاشق این بود که خاله جان ملحفه‌ی گلدار ادامه مطلب…

داستان کوتاه مزاحم

داستان کوتاه مزاحم | نویسنده : مهشید دشتی | بخش مسابقه هشتمین جشنواره دیالوگ

داستان کوتاه مزاحم | بخش مسابقه داستان کوتاه مزاحم به نویسندگی مهشید دشتی دست و پایم تازه روی دیوار چفت‎ شده ‎بود که نور لامپ توی چشمم خورد. نمی‎دانم چرا این احمق نمی‎فهمد من از نور زرد بدم می‎آید؛ اصلا از نور بدم می‎آید. هررنگی می‎خواهد باشد.کلی گشتم تو این ادامه مطلب…

داستان کوتاه تَرین

داستان کوتاه تَرین | نویسنده احسان سلیمیان | بخش مسابقه هشتمین جشنواره دیالوگ

داستان کوتاه تَرین | نویسنده احسان سلیمیان | بخش مسابقه هشتمین جشنواره دیالوگ داستان کوتاه تَرین | نویسنده احسان سلیمیان دختر: خب؟…پسر: خانوم جون هم گفت تابستون. نه نه گفت تابستون ۸۹ چون تو به دنیا اومدی. دختر: آقاجون چی گفت؟پسر: هیچی. آقاجون نشسته بود پشت میزش، دستشو گذاشته بود ادامه مطلب…

داستان صوتی مسئله هفتم | داستانک | نویسنده : مصطفی مستور

 داستان صوتی : مسـئله‌ی هفتـم مفروض است: الف) ناصر عاشق ستاره است. ب) مراد عاشق ستاره است ج) عشق ناصر به ستاره از عشق مراد به ستاره ۳۷درصد بزرگ‌تر است. د) عشق ستاره به ناصر با عشق او به ناصر باهم برابر است. اگر مراد با ستاره ازدواج کند و ادامه مطلب…

داستان صوتی پشت آن سنگ | درامافون صدای داستان های کوتاه

 متن داستان صوتی پشت آن سنگ تمام شب را پرسه زده بود. باران تندی گرفت. در کوچه کسی نبود. او بود و تنهاییش. کناره درب مغازه ای رفت و آنجا پناه گرفت تا شاید بارش آرام گیرد و او به راهش ادامه دهد. راهی که نمی دانست قرار است به کجا برسد ادامه مطلب…

یک روز فروغ پرسید

داستان صوتی ” یک روزفروغ پرسید کی ازدواج می کنیم “

یک روز فروغ پرسید | داستان صوتی کوتاه | داستان صوتی؛ یک روز فروغ پرسید:کی ازدواج می کنیم؟ نوشته : مصطفی مستور | خوانش: جواد اسماعیلی فروغ پرسید:کی ازدواج می کنیم ؟؟ گفتم : اگر ازدواج کردیم دیگر به جای تو باید به قبض های آب و برق و تلفن ادامه مطلب…